در شب سال نو، چینگی (آتنا چو) و پسرش، داوا، منتظر بودند تا شوهرش از سر کار به خانه بیاید، اما او هرگز حاضر نشد. در همین حال، داوا مدام غریبه ای را می بیند که برای چینگی نامرئی است. او که دوا را زیر نظر همسایهبیشتر ادامه متن
در شب سال نو، چینگی (آتنا چو) و پسرش، داوا، منتظر بودند تا شوهرش از سر کار به خانه بیاید، اما او هرگز حاضر نشد. در همین حال، داوا مدام غریبه ای را می بیند که برای چینگی نامرئی است. او که دوا را زیر نظر همسایهبیشتر ادامه متن